آیه 3 سوره توبه
<<2 | آیه 3 سوره توبه | 4>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و در بزرگترین روز حج (روز عرفه یا روز عید که همه در مکه جمعند یا در آن روز که مؤمنان و مشرکان همه به مکه حاضرند) خدا و رسولش به مردم اعلام میدارند که خدا و رسول از مشرکین بیزارند. پس اگر شما مشرکان توبه کردید برایتان بسی بهتر خواهد بود، و اگر رو بگردانید بدانید که شما بر قدرت خدا غالب نیایید، و مژده عذابی دردناک به آن کافران برسان.
و این اعلامی است از سوی خدا و پیامبرش به همه مردم در روز حج اکبر که: یقیناً خدا و پیامبرش از مشرکان بیزارند [و هیچ تعهدی نسبت به آنان ندارند]؛ پس [ای مشرکان!] اگر [از پیمان شکنی و خیانت] توبه کنید [و مسلمان شوید] برای شما بهتر است و اگر روی [از وفای به پیمان و اسلام] بگردانید، بدانید که شما عاجز کننده خدا نیستید [تا بتوانید از دسترس قدرت او بیرون روید]؛ و کسانی را که کفر ورزیدند، به عذابی دردناک مژده ده.
و [اين آيات] اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حجّ اكبر كه خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهّدى ندارند [با اين حال] اگر [از كفر] توبه كنيد آن براى شما بهتر است، و اگر روى بگردانيد پس بدانيد كه شما خدا را درمانده نخواهيد كرد؛ و كسانى را كه كفر ورزيدند از عذابى دردناك خبر ده.
در روز حج بزرگ از جانب خدا و پيامبرش به مردم اعلام مىشود كه خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند. پس اگر توبه كنيد برايتان بهتر است، ولى اگر سرپيچى كنيد بدانيد كه از خدا نتوانيد گريخت. و كافران را به عذابى دردآور بشارت ده.
و این، اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر [= روز عید قربان] که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند! با این حال، اگر توبه کنید، برای شما بهتر است! و اگر سرپیچی نمایید، بدانید شما نمیتوانید خدا را ناتوان سازید (و از قلمرو قدرتش خارج شوید)! و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اذان: اذان به معنى اعلام و اخطار است. «آذنته بكذا: اعلمته».
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «3»
(و اين آيات، اعلامى است) از سوى خدا و پيامبرش (به مردم) در روز حجّاكبر (عيد قربان يا روز عرفه) كه خدا و رسولش از مشركان بيزارند. (با اين حال) اگر توبه كنيد (و دست از شرك و كفر برداريد،) اين برايتان بهتر است. و اگر روى بگردانيد، پس بدانيد كه (كارى از شما ساخته نيست و) هرگز نمىتوانيد خدا را ناتوان كنيد. و كافران را به عذابى دردناك بشارت ده.
نکته ها
آيهى اوّل اين سوره، اعلام برائت به خود مشركان بود، اينجا اعلام برائت از مشركان به عموم مردم است.
«حجّ اكبر»؛ يا روز عيد قربان است، «1» يا روز عرفه و يا مراسم حج «2»، در برابر مراسم «عمره» كه حجّ اصغر است.
«1». كافى، ج 4، ص 290.
«2». تفسير برهان.
جلد 3 - صفحه 377
پیام ها
1- براى جلوگيرى از مظلومنمايى دشمن و تبليغ عليه شما، مردم را در جريان بگذاريد. أَذانٌ .... إِلَى النَّاسِ
2- در تبليغ، از عنصر زمان و مكان غفلت نكنيد. «يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ»
3- از تشويق و تهديد، هر دو استفاده كنيد. فَإِنْ تُبْتُمْ ... خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا
4- هنگام قطع روابط، روزنهاى براى پيوند باقى گذاريد. «فَإِنْ تُبْتُمْ»
5- مهلت چهار ماهه، نشان لطف خداست، نه عجز او. «غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «3»
بعد از آن حكم برائت از مشركين را اعلام مىفرمايد:
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ: و اين اعلامى است از خدا و رسول او به سوى مردمان جميعا از مؤمن و كافر، زيرا تمام داخل در اعلامند. و نزد بعضى مراد اهل عهد هستند. قمى «1» و عياشى «2»- از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود: «اذان» امير المؤمنين على عليه السّلام مىباشد. در مجمع فرمايد: مراد آيه امر است، يعنى اعلام كن از جانب خدا و رسول مردم را. يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ: روز حج بزرگ يعنى عيد قربان كه معظم افعال حج مانند طواف و نحر و حلق و رمى و اتمام حج در آن روز است، و مؤيد آن در مجمع روايت حضرت امير المؤمنين و حضرت باقر و حضرت صادق عليهم السّلام كه فرمود روز عيد قربان است و اين قول اشهر باشد. «3» و ايضا يحيى بن الجزر روايت نموده كه من حضرت على عليه السّلام را روز عيد قربان ديدم بر شترى سفيد نشسته، به مصلّى مىرفت.
مردى بيامد و لجام شتر گرفت پرسيد: روز حج اكبر كدام است؟ فرمود: اين روز كه تو در او هستى. «4» يا اكبر به اعتبار آنكه اعلام در اين روز بوده، يا به سبب
«1» تفسير قمى ج 1 ص 282.
«2» تفسير عياشى ج 2 ص 76 حديث 14.
«3» مجمع البيان ج 3 ص 5.
«4» منهج ج 4 ص 230.
ج5، ص 16
توافق اعياد اهل كتاب در آن روز، يا به جهت آنكه عزت مسلمانان و ذلت كافران در آن روز ظاهر شد.
مروى است كه در حجة الوداع حضرت رسول، روز عيد قربان نزد جمره ايستاد و فرمود. هذا يوم الحجّ الاكبر. بنا به قولى «1» مراد حج اكبر هر چيزى است كه در اين روز واقع مىشود از اعمال و مناسك، چه آن اكبر از باقى اعمال است.
يا به سبب اجتماع مسلمانان و كافران در آن روز و بعد از آن سال ديگر هيچ مشركى حج ننمود. بنا به قولى «2» مراد روز عرفه است، لقوله عليه السّلام الحجّ عرفة چه در اين موضع كثرت مردمان ظاهر مىشود. مجاهد گفته «3»: حج اكبر حج قران و حج اصغر، حج مفرده و اينكه عرب عرفه را حج اصغر گويند، شاهد است بر آنكه مراد به حج اكبر غير نحر است، لكن قول اول اشهر است به هر تقدير مضمون اعلام آنكه: أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ: بتحقيق خداى تعالى بيزار است از مشركان و عهودشان، و رسولش نيز بيزار است از آنها.
تنبيه- آيه شريفه تكرار نيست، زيرا اول اخبار بود به ثبوت برائت. و دوم، اخبار به وجوب اعلام به برائت؛ و يا اول براى نقض عهد و برائت، و ثانى براى قطع موالات و احسان، و لذا آن را معلق نساخت به ناس، و مخصوص نگردانيد به معاهدين.
تبصره- در ينابيع الموده «4»- از يحيى بن سعيد بلخى از حضرت رضا از پدران بزرگوار خود از حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام فرمود: در بين اينكه من با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىرفتم در بعض طرق مدينه: اذ لقينا شيخ طويل كثّ اللّحية بعيد ما بين المنكبين فسلّم على رسول اللّه و رحب به ثمّ قال فقال السّلام عليك يا رابع الخلفاء و رحمة اللّه و بركاته ثمّ قال اليس كذلك هويا رسول اللّه فقال له بلى ثمّ مضى فقلت يا رسول اللّه ما معنى قول
«1» منهج ج 4 ص 230.
«2» اين قول مجاهد است مجمع البيان ج 3 ص 5. ص 5. و منهج ج 4 ص 221.
«3» منهج ج 4 ص 230.
«4» ينابيع المودة ص 496 باب 95.
ج5، ص 17
هذا الشّيخ الّذى قال لى و تصديقك قوله؟ قال انت كذلك، و الحمد للّه.
انّ اللّه تبارك و تعالى قال لى فى كتابه: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»، و قال: يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ»، و قال حكاية عن موسى حين قال لهارون: «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ»، اذا استخلفه موسى فى قومه و قال تعالى:
«وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ» فكنت انت المبلّغ عن اللّه تعالى و عن رسوله و انت وصيّي و انت منّى بمنزلة هارون من موسى الّا انّه لا نبىّ بعدى فانت رابع الخلفاء كما قال لك الشّيخ قلت من هو قال ذاك اخوك الخضر (عليه السّلام) فاعلمه.
فرمود: ملاقات نموديم پيرمرد بلند قامت، كثير اللحيه، گشاده كتفين. پس سلام نمود به پيغمبر و مرحبا گفت. بعد ملتفت به من شده گفت: السّلام عليك اى چهارمى خلفا و رحمت و بركات خدا بر تو باد. بعد گفت: آيا چنين نيست اى رسول خدا. حضرت فرمود: بلى، پس گذشت عرض كردم: يا رسول اللّه، چيست معنى قول اين پيرمرد نسبت به من و تصديق شما؟ حضرت فرمود: تو چنين هستى، و حمد براى خدا، بدرستى كه خدا فرمايد در كتاب خود نسبت به آدم عليه السّلام «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» «1» و فرمود به داود عليه السّلام «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ» «2» و فرمود حكايت از حضرت موسى عليه السّلام هنگامى كه فرمود به هارون «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ» «3» خليفه باش در قوم من و اصلاح نما و فرمود خداى تعالى «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ» پس بودى تو مبلّغ از خداى تعالى و از رسول او، و تو وصىّ من هستى و تو نسبت به من به منزله هارون هستى نسبت بموسى، الّا آنكه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود. پس تو چهارمى خلفاء باشى چنانچه شيخ فرمود. گفتم: كه بود آن شيخ؟ فرمود: او برادر تو خضر عليه السّلام است، پس
«1» سوره بقره آيه 30.
«2» سوره ص آيه 26.
«3» سوره اعراف، آيه 142.
ج5، ص 18
بدان او را.
فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ: پس اگر باز گرديد و توبه نمائيد از كفر و شرك، پس آن توبه بهتر است شما را از بقا و دوام بر شرك؛ زيرا شما به سبب توبه نجات مىيابيد از خزى دنيا و عذاب آخرت. وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ: و اگر اعراض كنيد از ايمان و مستمر باشيد بر كفر و برگرديد از توبه. فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ: پس بدانيد بتحقيق كه شما عاجز كننده نيستيد از تعذيب، يعنى نتوانيد دفع عذاب الهى نمائيد از خود، يا از قهر سبحانى فرار كنيد، يا با او در مقام ستيزه برآئيد؛ زيرا شما مخلوقيد در نهايت عجز، و او خالق است در غايت قدرت و سلطنت. و در اين آيه شريفه اعلام است به اينكه امهال عجز نيست، بلكه به جهت اظهار حجت و مصلحت باشد.
بعد ايعاد كفار به عذاب آخرت بيان فرمايد: وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا: و بشارت بده آنان را كه كافر شدند، بِعَذابٍ أَلِيمٍ: به عذاب دردناك در آخرت كه ابد الاباد از درد و شدت آن نالانند. ذكر بشارت در مقام انذار، جهت تهكم است، يعنى ايشان چون عبادت اصنام به اميد جرّ نفع مىكنند، پس بشارت ده آنها را، يا اخبار ايشان فرما مكان بشارت به عذاب موجع.
نكات ادبيه- قوله تعالى «وَ رَسُولِهِ» مرفوع بنابر ابتدائيت، و خبر آن محذوف، و دال است بر آن ما تقدّم، تقدير اينكه: «و رسوله ايضا برى منهم» و جايز است معطوف باشد بر ضمير در «برىء» و عطف بر آن نيكو است اگرچه غير مؤكد است، زيرا قوله «مِنَ الْمُشْرِكِينَ» قائم مقام توكيد است. سيبويه گفته:
معطوف بر موضع «انّ». شيخ طبرسى فرمايد: اين توهمى است به جهت آنكه «انّ» مفتوحه با ما بعدش در تأويل مصدر پس بتحقيق از حكم مبتدا مبدّل و در حكم ليت و لعل گرديده و معناى آن مفارق است ابتدائيت را و شايد سيبويه توهّم نموده كه «انّ» مكسوره و حمل مىشود بر موضع آن، چنانچه قرائت شاذه باشد.
ج5، ص 19
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «3» إِلاَّ الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ «4»
ترجمه
و اعلامى است از خدا و پيغمبرش بسوى مردم روز حج بزرگتر همانا خدا بيزار است از مشركان و بيزار است پيغمبرش پس اگر توبه نموديد پس آن بهتر است مر شما را و اگر پشت كرديد پس بدانيد كه شما نيستيد عاجز كننده خدا و بشارت ده آنانرا كه كافر شدند بعذابى دردناك
مگر آنان كه پيمان بستيد با آنها از مشركان پس كم نكردند از شما چيزيرا و پشتىبانى نكردند بر شما احديرا پس تمام كنيد با ايشان پيمانشان را تا مدتشان همانا خدا دوست دارد پرهيزكاران را.
تفسير
اذان اسم مصدر است بمعنى ايذان و اعلام و ظاهرا عطف است بر برائة در اوّل سوره كه پس از اثبات برائة اعلام آن شده است و روز حج اكبر در آيه سابقه ذكر شد كه مراد روز عيد اضحى است كه عمده اعمال حج در آنروز واقع ميشود و در معانى و علل از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه آنسال را حج اكبر ناميدند براى آنكه سالى بود كه مسلمان و مشرك حج نمودند و بعد از آنسال اهل شرك ممنوع شدند و اعلام از خدا و پيغمبر شده است بآنكه آندو بيزارند از اهل شرك و بنابر اين و رسوله كه مرفوع است عطف است بر ضمير مستتر در برىء و مجوز آن وجود من المشركين است كه قائم مقام تاكيد است يا آنكه مبتداء است و خبر آن برىء محذوف است كه برىء مذكور دال بر آنست و بعضى رسوله بنصب لام قرائت نمودهاند و بنابر اين عطف است بر اللّه و اشكالى ندارد و بنظر حقير نكته آنكه نفرمود ان اللّه و رسوله بريئان من المشركين و نيز نفرمود ان اللّه برىء هو و رسوله من المشركين كه واضحتر است آنستكه توهّم استقلال پيغمبر (ص) در برائة نشود و استفاده تبعيّت شود و مراعات ادب بعمل آيد با آنكه احتمال عطف بر مشركين از سياق كلام معلوم است كه بكلّى بىوجه است و بعد از اين خطاب باهل؟؟؟
جلد 2 صفحه 557
و مراد از بشارت اخبار از عذاب است بجاى بشارت براى انتظار آنها از اعمال خودشان خير را و بر سبيل طعنه و ملامت است و در آيه دوم استثناء شدهاند از مشركان كسانيكه بشروط معاهده عمل نمودهاند و اخلال بهيچ يك از موادّ آن ننمودهاند و كمك با دشمنان اسلام نكردهاند مانند بنى كنانه و بنى ضمره كه نه ماه از معاهده آنها باقى بود و آن مدت بآنها مهلت داده شد چنانچه در مجمع از فرّاء نقل نموده و باهالى هجر و بحرين و ايله و دومة الجندل هم مثال زده شده است و در خاتمه اشاره شده است بآنكه نقض عهد خلاف تقوى است و از مراجعه بتفسير دو آيه سابقه مزيد توضيح براى اين دو آيه بعمل خواهد آمد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَومَ الحَجِّ الأَكبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ المُشرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِن تُبتُم فَهُوَ خَيرٌ لَكُم وَ إِن تَوَلَّيتُم فَاعلَمُوا أَنَّكُم غَيرُ مُعجِزِي اللّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «3»
و آگاهيست از طرف الهي و رسول او بتمام افراد بشر در روز حج اكبر يوم النحر سال نهم هجرت محققا خداوند تبارك و تعالي بيزار است از تمام مشركين چه آنهايي که طرف معاهده بودند چه غير اينها و همچنين رسول او هم بيزار است از آنها پس اگر شما مشركين توبه كرديد و بشرف اسلام مشرف شديد پس براي شما بهتر است و اگر اعراض كرديد و بر شرك خود ثابت مانديد پس بدانيد که شما نميتوانيد خدا را عاجز كنيد و بشارت بده اي رسول اكرم بتمام كفار بعذاب دردناك وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ اذان اعلان و اعلام و اخبار است بمطلبي و از اينکه باب است اذان اعلامي که آگاه ميكند بدخول وقت صلوة صبح، ظهر، مغرب و يك عبادت بزرگي است که در خبر دارد که صداي او بهر سنگ و كلوخي برسد براي او طلب مغفرت ميكنند و هر كس بواسطه او نماز خواند ثواب آن در نامه اينکه هم نوشته ميشود و فرداي قيامت مؤذنين بر طلي از مشك بالا ميروند و اذان ميگويند و در هر خانه که اذان گفته شود بركات نازل ميشود و فوائد بسيار ديگري و در مواردي هم اذان تشريع شده و از همين باب است اذان و اقامه نماز که دارد
جلد 8 - صفحه 175
دو صف از ملائكه که طول صف از مشرق تا مغرب است عقب او نماز ميگذارند و ثواب آن در نامه عمل مصلي نوشته ميشود و مواردي در فقه داريم که اذان و اقامه يا اذان تنها ساقط ميشود آنهم بنحو عزيمت يا رخصت علي اختلاف و اينکه آگاهي از طرف خدا و رسول است که هر دو فرمودهاند و مؤذن امير المؤمنين عليه السّلام است الي النّاس که جمع محلّي بالف و لام است شامل جميع افراد بشر ميشود تا آخر دنيا همه بدانند مؤمن و كافر يَومَ الحَجِّ الأَكبَرِ که بمقتضاي اخبار يوم النحر که روز عيد قربان دهه ذي الحجه بوده خلافا لبعض مفسرين که گفتند روز عرفه بوده و از شواهد اينکه دعوي اينست که روز عرفه حاج در صحراي عرفات بودند و اينکه اذان بالاي كعبه بوده موقعي که آمده بودند براي طواف و سعي أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ المُشرِكِينَ چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد إِنَّ اللّهَ لا يَغفِرُ أَن يُشرَكَ بِهِ وَ يَغفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ الاية نساء آيه 51.
وَ رَسُولِهِ مرفوع علي الابتداء و خبر آن محذوف شده يعني و رسوله بريء، و بعضي بنصب قرائت كردهاند و عطف باللّه دادهاند لكن سياهي معتبر است فَإِن تُبتُم خطاب بمشركين است بعض مفسرين گفتند در اينکه مدت چهار ماه لكن تقييد در آيه نشده و وجهي هم ندارد مشرك و كافر در هر زماني اگر اسلام آورد و از شرك و كفر توبه كرد از او قبول ميشود فَهُوَ خَيرٌ لَكُم در دنيا از قتل و ذهاب مال محفوظ ميماند و هم از فوائد اسلام بهرهمند ميشود و هم در آخرت از عذاب الهي نجات پيدا ميكنيد و هم بسعادت و فيوضات بهشت نائل ميشويد وَ إِن تَوَلَّيتُم تولي در اينجا بمعني اعراض و پشت كردن است و بشرك باقي بودن فَاعلَمُوا أَنَّكُم غَيرُ مُعجِزِي اللّهِ توهّم نكنيد که ديگر بعد از فتح مكه بتوانيد عرض اندامي كنيد و جز خاري و خفت و ترس براي شما چيزي نيست و هر كجا دست آمديد كشته خواهيد شد چنانچه در آيه پنجم بيايد اينکه نسبت بدنياي
جلد 8 - صفحه 176
شما است و اما نسبت بآخرت وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا چه مشرك باشند يا سائر طبقات كفر بعذاب اليم مطلق عذاب اليم است لكن درجات و مراتب مختلف دارد هر درجه راجع بيك طبقه است نعوذ باللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- آنها که پیمانشان محترم است: قرآن بار دیگر موضوع الغای پیمانهای مشرکان را با تأکید بیشتری عنوان کرده و حتی تاریخ اعلام آن را تعیین میکند و میگوید: «این اعلامی است از طرف خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حج اکبر (روز عید قربان) که خداوند و فرستاده او از مشرکان بیزارند» (وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ).
ج2، ص178
در حقیقت خداوند میخواهد با این اعلام عمومی در سرزمین مکّه و آن هم در آن روز بزرگ راههای بهانه جویی دشمن را ببندد و زبان بدگویان را قطع کند تا نگویند ما را غافلگیر ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله کردند.
سپس روی سخن را به خود مشرکان کرده و از طریق تشویق و تهدید برای هدایت آنها کوشش میکند، نخست میگوید: «اگر توبه کنید (و به سوی خدا باز گردید و دست از آیین بت پرستی بردارید) به نفع شماست» (فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ).
یعنی قبول آیین توحید به نفع شما و جامعه شما و دنیا و آخرت خودتان است و اگر نیک بیندیشید همه نابسامانیهایتان در پرتو آن، سامان مییابد، نه این که سودی برای خدا و پیامبر در برداشته باشد.
بعد به مخالفان متعصب و لجوج هشدار میدهد که: «اگر (از این فرمان که ضامن سعادت خودتان است) سرپیچی کنید بدانید هرگز نمیتوانید خداوند را ناتوان سازید» و از قلمرو قدرت او بیرون روید (وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ).
و در پایان آیه به کسانی که با سرسختی مقاومت میکنند اعلام خطر مینماید و میگوید: «کافران بت پرست را به عذاب دردناک بشارت ده» (وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم